زندگی من وهمسرم :) روزهای بدون تو

از احساسات خودم به همسرم می نویسم اخه اون قراره بره سربازی :دی

زندگی من وهمسرم :) روزهای بدون تو

از احساسات خودم به همسرم می نویسم اخه اون قراره بره سربازی :دی

عناوین یادداشت‌ها

  • من برگشتم.... شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 23:12
    چقدر خارجکی شده اینجا؟!!!! دلم تنگ شده بود براش...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 3 آذر‌ماه سال 1391 21:58
    وقتی می گویم دوستت دارم از روی عادت نیست می خواهم بدانی توبهترین اتّفاقی بودی که برای من افتادی تو لحظه های مرا در منظرۀ بوسه وُ باران بر دیوار دلم قاب می گیری تو معجزۀ آسمان من بودی
  • تنهایی... شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 10:18
    دوستان عزیزم به من کنم کنید تا بتونم اینجا بنویسم :) راستش نمیدونم چطوری و از کجا بنویسم !!!!!
  • من و طاهره خانوم :) جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 18:35
    طاهره خانوم زن بسیار خوبی است که بعضی وقتا میاد و در امر تمیزکردن خونه به ما کمک میکنه ولی جالبه که بعد از اینکه میره وسایلامون و باید ار جاهای عجیب وغریب پیدا کنیم الانم برگه های پایان نامه منو نمیدونم کجا گذاشته واز اونجایی که ایشون به ما پیامک میرنن ماهرچی بهشون اس ام اس میزنیم که برگه ها کجاست؟ جوابی دریافت...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 18:26
    من خودمو میزنم دیگگه چرا هیچکی نظر نمیذاره واسم ؟؟
  • نرگس عزیزم پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 00:06
    نرگس جان تنها کسی که باعث نوشتن من در اینجاس تویی عزیزم
  • خسته... پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 01:30
    گاهی وقتها آدم حوصله خودشو نداره چه برسه به دیگران ولی باید تحمل کنه و امشب از اون شباست... گاهی که اونی که میخوای پیشته ولی حوصلشو نداری فکر می کنم بعضی وقت ها خیلی کم میارم..خیلی
  • جشنواره بزرگ کتابخوانی مجازی :) دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 02:16
    تمامی شما دوستان عزیز را به این جشنواره دعوت می کنم.کار بسیار جالبی است . http://www.attarlibrary.ir// دستشون واقعا درد نکنه
  • تو جمعه 14 مهر‌ماه سال 1391 23:51
    * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * وقتی میشی نیاز من که نباشی پیش من اشکهای چشمامو ببین که میریزه به پای تو بازم که بیقرارمو دلواپسی نگاه تو تموم هستی منی بمون همیشه پیش من اگر شدم عاشق تو نزار بیتاب بمونم لا لایی شبام تویی نزار که بی خواب بمونم دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی فقط یه چیز اذت...
  • :( جمعه 14 مهر‌ماه سال 1391 22:58
    :( :( :(
  • چرا؟ جمعه 14 مهر‌ماه سال 1391 11:54
    چرا اینجا کسی واسه من نظر نمیداره؟
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 20:13
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 میخواستم برایش نامه ای بنویسم وبه او بگویم که دوستش دارم اما احساسی می گفت که این کار غلط است اما عشق حکم می کرد که بنویسم نامه را ننوشتم وسالهاست که منتظر رد پایی از او هستم نمی دانم شاید هیچ گاه صدای پایش رانشنوم این صبر طولانی من برای خیالی...
  • درس..درس..درس پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1391 20:03
    سلام ... خدا واقعا استادارو خیر بده ... هنوز 2هفته از دانشگاه نگذشته انقد تکلیف و پروژه دادن که دیگه آدم وقت سز خاروندن هم نداشته باشه شاید این از مزایای دانشجوی سال آخر بودن باشه ولی نمیدونم چرا دوست دارم زود درسمو تموم کنم و برم سر وخونه زندگیم در همین حال و اوضاع هم بابام میگه که واسه ارشد هم بخونم خودمم خیلی دوست...